تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال یکی از روش های تحلیل بازارهای مالی و رمز ارزها می باشد. ورود به بازار های مالی نیازمند آموزش جامع و تجربه ی کافی است. گروه تکنولوژی پارس مگ در این مقاله بصورت کامل اما مختصر و ساده، همراه با ویدیو آموزشی، تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را به شما یاد می دهد.
انواع تحلیل برای ارز دیجیتال
- تحلیل فاندامنتال شامل تجزیه و تحلیل مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه بازار
- تحلیل تکنیکال که تلاش میکند با جستوجوی الگوها و روندهای لازم برای تعیین حرکات قیمت، واکنش بازار را نسبت به روند قیمتها درک کند.
بیشتر بخوانید: ربات تریدر ارز دیجیتال چیست ؟
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
پیش از نگاه به تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال بهتر است که با خود مفهوم تحلیل تکنیکال آشنا شویم. تحلیل تکنیکال مطالعه روندهای آماری است که از دادههای قیمت و زمان جمعآوری شده است تا فرصتهای تجاری را مشخص کند.
تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی قدرت و ضعف در قیمت یک دارایی از الگوهای حرکات قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده میکنند. تحلیل تکنیکال را میتوان در مورد هر گونه داده مانند رمزارز، فارکس، قیمت کالاها و سهامها استفاده کرد.
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به چه دردی میخورد؟
نمودار قیمتها و حجم معاملات در واقع تصمیمات گذشته اتخاذشده توسط فعالان بازار (خرید و فروش) است. این اطلاعات در مورد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال نیز همین طور است. این اطلاعات به نوبه خود بر تصمیمات آینده در این بازار از دو طریق تأثیر میگذارد:
- روانشناختی: آنچه در گذشته انجام شده و بر نحوه نزدیک شدن به موقعیتهای آینده تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، بسیاری از تریدرها تمایل دارند که روی قیمتی که قبلاً یک دارایی را خریداری کردهاند، تمرکز کنند و اگر این قیمت کاهش یابد، میخواهند آن دارایی را حتی بفروشند.
- بازتاب: برخی از تریدرها که به تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال مسلط هستند، روندها و الگوهای نمودارهای معمول را تشخیص میدهند و طبق آن عمل میکنند (خرید یا فروش). اگر تعداد کافی از شرکتکنندگان از همین استراتژی پیروی کنند، انتظار میرود که این الگوهای نمودار نتیجه مورد انتظار را دنبال کند و احتمالاً این روند با حضور بیشتر و بیشتر شرکتکنندگان در روند ادامه خواهد یافت.
بیشتر بخوانید: چگونه به تریدر یا سرمایه گذار موفقی تبدیل شویم ؟
ویژگی های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
برای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال ویژگی هایی تعریف شده است که در واقع اساس ایجاد این نوع تحلیل قیمتی بر پایه این ویژگی ها و فرضیات قرار دارد ، در ادامه به ارائه این ویژگی ها پرداخته شده است :
- این تحلیل تنها بر روی قیمت تمرکز داشته و معتقد است قیمت لحظه ای انواع ارز دیجیتال نشان دهنده انتظارات و احساسات عوامل اقتصادی مختلف بوده که با استفاده از آن می توان به پاسخ تمامی سوالات خود در مورد روند بازار دست یافت .
- تحلیل تکنیکال تنها به جایی که قیمت در حال حاضر قرار دارد اهمیت می دهد و بر خلاف تحلیل بنیادی به دنبال دلیل قرار گرفتن آن در این نقطه ( متغیر های اقتصادی و واقعی تاثیر گذار بر آن ) به هیچ عنوان نمی باشد.
- این تحلیل برای پیش بینی کوتاه مدت کارایی داشته و برای بلند مدت معمولا نتیجه قابل اعتمادی ارائه نمی دهد .
- تاکید این نوع تحلیل بازار بر استفاده از نمودار ها و مشخص کردن الگو ها و روند های حرکت قیمت به وسیله آن ها می باشد .
- این تحلیل در تمام بازار هایی که بر اساس عرضه و تقاضا کار می کنند قابل استفاده می باشد .
- تحلیل تکنیکال برای بازار های با شرایط عادی و حجم معاملات و نقدینگی بالا پیش بینی دقیق تری را ارائه می کند .
- از آنجایی که کانون توجه این نوع تحلیل بر انتظارات مردم می باشد اخبار مختلف تاثیر های چشم گیری بر روند آن داشته که در نتیجه میزان ریسک این نوع پیش بینی را بالا می برد .
بیشتر بخوانید: چگونه کارمند نمونه باشیم | بهبود عملکرد فردی در کار
روندها چه هستند؟
حال اگر بخواهیم به طور دقیقتری با تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آشنا شویم، باید با مفهوم ترند یا روند آشنا شویم. سه روند ممکن وجود دارد:
- روند صعودی: در روند صعودی، ارزش دارایی در حال افزایش است؛ سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Highers Lows).
- روند نزولی: در روند نزولی، ارزش دارایی در حال پایین آمدن است؛ سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows).
- روند افقی: در یک روند افقی، دارایی در یک کانال افقی معامله میشود.
بعضی اوقات تریدرها از اصطلاحات خرس و گاو نیز برای اشاره به یک روند استفاده میکنند. بازار گاوی از گاو میآید که با شاخهای خود به سمت بالا حمله میکند و بنابراین قیمتها را بالا میبرد و عبارت بازار خرسی از خرس میآید که با پنجههای خود به پایین حمله میکند و در نتیجه قیمتها را پایین میآورد.
خط روند
در تحلیل تکنیکال، با وصل کردن سقفها و کفهای قیمتی ایجادشده قادر به رسم خطوط روند هستیم. برای تایید اعتبار خطوط رسم شده نیز باید به یک سری فاکتورها مانند میانگین فاصله نقاط، تعداد برخوردها، طول خط روند و حجم معاملات توجه کنیم.
سطوح مقاومت و حمایت چیست؟
حال در قدم بعدی تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال باید به سراغ مفاهیمی مانند مقاومت و حمایت برویم. وقتی حرکت در نمودار خطی نیست، قیمت با بالا رفتن با مقاومت مواجه میشود و با پایین آمدن با حمایت روبهرو میگردد.
- مقاومت: سطحی که انتظار میرود روند صعودی متوقف شود یا به خاطر فعالیت فروشندگان دوباره به جلو حرکت کند.
- حمایت: سطحی که انتظار میرود روند نزولی به دلیل فعالیت خریداران متوقف شود.
وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به یک سطح حمایت تبدیل میشود و بالعکس. در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، حمایت اغلب به عنوان نقطه ورود و مقاومت به عنوان نقطه خروجی استفاده میشود. در صورت گرایش شدید خریداران به بازار، قیمت بدون توقف ممکن است از حمایت / مقاومت عبور کند.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
اگر مایل هستید یک قدم بیشتر به سمت تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال پیش بروید، نقاط زیر نقاطی هستند که اغلب تحلیلگران به آن نگاه میکنند تا از آن اطلاعاتی را بیرون بکشند:
نمودارهای (Open High Low Close) OHLC
این نمودارها نوارهایی را نشان میدهند که به عنوان شمعی شناخته میشوند. شکل شمع بستگی به رابطه بین قیمتهای آغاز دوره (Open)، بالاترین قیمت دوره (High)، پایینترین قیمت دوره (Low) و قیمت پایان یا بسته شدن دوره (Close) دارد. منظور از دوره هم، دوره زمانی است که در واقع واحد زمانی نمودار مربوطه است.
- شمع گاوی یا صعودی (میتواند به رنگ سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن (Close) بالاتر از قیمت باز شدن (Open) است.
- شمع خرس (میتواند قرمز یا سیاه باشد): برعکس شمع صعودی، قیمت باز شدن (Open) بالاتر از قیمت بسته شدن (Close) است.
تصویر شمع خرسی یا نزولی (به رنگ قرمز) و شمع گاوی یا صعودی (به رنگ سبز)
نمودار شمعی مبتنی بر تکنیکی است که در سال 1700 در ژاپن برای تحلیل قیمت برنج ساخته شده است. اما یک روش مناسب برای معامله هر دارایی مالی نیز هست.
نمودار شمعی را میتوان به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار داد (الگوهای ساده) اما بیشتر به صورت گروهی استفاده میشود (الگوهای پیچیده). هدف از نمودار شمعی تعیین روند بازار است و در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال نیز استفاده فراوانی دارد.
آموزش الگوهای نموداری و چارت ها در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
الگوهای نموداری به دو دسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. در الگوی ادامهدهنده، قیمت همان روند قبل را دنبال خواهد کرد، اما در الگوی بازگشتی با تشکیل الگو، تغییر روند قیمت اتفاق میافتد. بد نیست بدانید که برخی از الگوهای نموداری ادامهدهنده مانند مثلث افزایشی، گاهی نقش یک پترن بازگشتی را نیز ایفا میکنند.
کانال قیمت
کانال قیمت یکی از پترنهای نموداری در آنالیز تکنیکال است. برای رسم کانال قیمت، ابتدا باید به روند نزولی یا صعودی توجه کنید. مثلا در روند صعودی، ابتدا خط روند اصلی را رسم کرده و سپس یک خط موازی آن در بالای قیمت رسم میکنیم به طوریکه که کندلها بین این دو خط قرار بگیرند.
برای روند نزولی نیز همین امر اما در حالت مخالف صادق است؛ یعنی ابتدا خط روند اصلی را رسم کرده و یک خط موازی آن در پایین قیمتها رسم میکنیم.
شما میتوانید از کانال قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده کنید. از نظر تایید اعتبار نیز هرچه عمر کانال بیشتر و دفعات برخورد قیمت با دو خط اصلی و کانال بیشتر باشد، اعتبار کانال بالاتر خواهد بود.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم (Flag) به دو شکل سهگوش و مستطیل در چارتها ظاهر میشود. برای یافتن این پترن که به جهت دقت بالای خود مورد علاقه تریدرهاست، نیازی به جستجوی زیاد ندارید. پرچم که از جمله الگوهای ادامهدهنده است، بعد از یک حرکت شارپی و تند در بازار اتفاق میافتد.
شیب الگوی پرچم نیز باید خلاف جهت روند باشد. یعنی در روند صعودی شیب رو به پایین و در روند نزولی، شیب این پترن رو به بالاست.
آموزش الگوی مثلث افزایشی، کاهشی و متقارن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
انواع مختلف الگوی مثلث (Triangle) از نوع افزایشی (Ascending)، کاهشی (Descending) و متقارن (Asymmetric) هر دو نقش ادامهدهنده و بازگشتی را ایفا کرده و مثالهای نقض فراوانی برای آنها وجود دارد. در الگوی مثلث افزایشی، ضلع پایینی آن رو به بالا و دارای شیب مثبت، و ضلع بالایی آن به صورت افقی است.
در مثلث کاهشی، ضلع پایینی افقی و ضلع بالایی به صورت مورب با شیب منفی است.
در مثلث متقارن ضلعها از دو خط روند شیبدار و همگرا، یکی صعودی و دیگری نزولی، تشکیل شده است.
الگوی سر و شانه معکوس و سقف
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) در دو حالت معکوس (Reverse) و سقف (Top) تشکیل میشود و از جمله پترنهای بازگشتی بهشمار میرود.
در این الگو به طور کلی شانه راست، شانه چپ، سر و خط گردن وجود دارد. در الگوی سر و شانه معکوس 3 کف قیمتی داریم، که سر آن رو به پایین است و دو کف قیمتی دیگر شانههای پترن را تشکیل میدهند. در این الگو؛ پس از شکست خط گردن، قیمت رشد خواهد کرد.
در الگوی سر و شانه سقف، 3 سقف قیمتی داریم که سر پترن در بالا قرار دارد و دو سقف قیمتی دیگر شانههای راست و چپ را تشکیل میدهند. در این الگو، پس از شکست خط گردن، قیمت ریزش خواهد کرد.
آموزش الگوی کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
کف دو قلو (Double Bottom) زمانی تشکیل میشود که قیمت در انتهای روند یا موج نزولی به یک سطح حمایت رسیده و با کاهش قیمت متوقف شود و سپس دوباره با افزایش قیمت، دوباره به همان سطح حمایتی بازگردد. این یعنی دو کف حمایتی تشکیل شده است و به همین خاطر، به آن کف دوقلو میگویند. البته 4 حالت مختلف به نامهای آدم-آدم، آدم-حوا، حوا-آدم و حوا-حوا برای پترن کف دو قلو وجود دارد.
در زیر، نمونهای از حالت حوا-آدم الگوی کف دوقلو را مشاهده میکنید. برای تشخیص آدم یا حوا باید به ظاهر کفها توجه کنید. اگر کف ما به شکل نوکتیز و V شکل باشد به آن آدم، ولی اگر حالتی گرد و عریض به شکل U داشته باشد به آن حوا میگوییم.

الگوی سقف دو قلو (Double Top)، دقیقا عکس کف دوقلو و نیز از نظر ظاهری دارای 4 حالت مختلف است.
الگوی فالینگ وج و رایزینگ وج
الگوی فالینگ وج (Falling Wedge) یا کنج نزولی دارای دو خط روند همگرا است که از هر دو سمت احتمال شکست آن وجود دارد. این پترن در هر دو دسته الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده قرار میگیرد. با شکست خط روند بالایی، قیمت به صورت شارپی رشد خواهد کرد. شیب خط روند نیز نزولی است.
الگوی رایزینگ وج (Rising Wedge) یا کنج صعودی مشابه فالینگ وج است، با این تفاوت که شیب خط روند آن صعودی است. در الگوی رایزینگ وج نیز هر دوی احتمال شکست رو به بالا و رو به پایین وجود دارد، اما به دلیل احتمال بیشتر شکست رو به پایین، از جمله پترنهای بازگشتی شناخته میشود.
الگوهای کندل استیک
تحلیل تکنیکال با استفاده از کندل استیک نوع دیگری از نگاه به الگوهای نموداری است. ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow) معانی متفاوتی دارند. مثلا بین دو کندل با بدنه بلند و کوتاه تفاوت وجود دارد. حتی بسته به قیمت باز و بسته شدن کندلها نیز اسامی متفاوتی برای آنها خواهیم داشت.
از جمله انواع کندل استیکها میتوان موارد زیر را نام برد:
- دوکی یا فرفره (Spinning Tops)
- دوجی (Doji)
- ماروبوزو (Marubozu)
حال الگوهای کندل استیک که میتوانند ترکیبی از یک یا چند کندل باشند، روش دیگر تحلیل تکنیکال ما خواهند بود. بیشتر این الگوها برای نشان دادن نقاط بازگشتی کاربرد دارند تا ادامهدار بودن روند. از جمله الگوهای کندل استیک میتوان موارد زیر را نام برد:
- ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
- خط نافذ (Piercing Line)
- ستاره عصرگاهی (Evening Star)
- ستاره صبحگاهی (Morning Star)
اندیکاتور یا شاخص چیست؟
اندیکاتور یا شاخص، تابعی ریاضی است که برای تحلیل نمودارها از آن استفاده میشود و نتایج آن میتواند باعث درک شرایط کلی و جزئی از بازار باشد.
دو اطلاعات مهم مورد استفاده در شاخصها، قیمت در زمانهای گذشته و حجم معاملات در هر زمان است. نتیجه استفاده از شاخصها میتواند تأیید یک روند، ارزیابی قدرت یک روند و پیشبینی در مورد آینده آن باشد.
شاخصها یا اندیکاتورهای متفاوتی وجود دارند که هر کدام جزء یک مجموعه است. برای مثال تعدادی از آنها نوسانگر هستند و تعدادی میانگین متحرک. هر کدام هم برای اهداف متفاوتی طراحی شده و استفاده میشوند.
توجه داشته باشید که هر کدام از این شاخصها یک ابزار هستند و میتوان با فعال کردن نمایش آن در نمودار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، از آن استفاده کرد.
توجه داشته باشید که تریدرها معمولاً از چند شاخص مختلف به صورت ترکیبی استفاده میکنند. برخی شاخصها برای تشخیص روند مناسب هستند و برخی برای مشخص کردن وضعیت اشباع خرید و اشباع فروش. همچنین برخی بر قیمت تأکید دارند و برخی بر حجم معاملات.
یکی از معروفترین و دقیقترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، ابزار تریدینگ ویوو (TradingView) است. این ابزار برای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، از محبوبترین شاخصهای تکنیکال استفاده میکند. در این بخش شاخصهای به کار رفته در آن را مرور میکنیم.
معروف ترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
میانگین متحرک (Moving Average) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
میانگین متحرک یا MA در دسته اندیکاتورهای پسرو قرار میگیرد. این یعنی MA به پیشبینی آینده قیمت نخواهد پرداخت. دو مدل رایج این اندیکاتور، میانگین متحرک ساده یا SMA و نمایی یا EMA هستند. در کل از میانگین متحرک با دو هدف استفاده میشود:
- تعیین سطوح حمایت و مقاومت هنگام رسیدن قیمت به این خط
- تعیین سیگنال خرید و فروش
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا RSI
شاخص قدرت نسبی در واقع یک اسیلاتور است که با نوسان بین بازه 0 تا 100، سرعت و تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند. اگر از پلتفرمهای معروفی همچون تریدینگ ویو یا بایننس استفاده میکنید، نیازی به محاسبه دستی RSI ندارید. این اسیلاتور عموما پایین نمودارهای قیمت نمایش داده میشود.
اما برای محاسبه دستی این شاخص باید میانگین سود و ضرر 14 دوره گذشته را حساب کنید. حالا وقتی مقدار RSI صفر باشد، یعنی قیمت بسته شدن هر کندل از قیمت بستهشدن کندل قبلتر از خود پایینتر بوده است. این اتفاق به معنای فشار فروش (نزدیکی به منطقه اشباع فروش یا Oversold) بالاست.
حالا هرچه این عدد به 100 نزدیکتر باشد، یعنی قیمت بستهشدن کندلهای جدید بالاتر از کندلهای قبلی بوده است. این امر نیز به معنای فشار خرید بیشتر (نزدیکی به منطقه اشباع خرید یا Overbought) است.
مک دی (MACD) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
مک دی اندیکاتور تحلیل تکنیکال بعدی است که به آموزش آن خواهیم پرداخت. مک دی مخفف Moving Average Convergence Divergence و به معنای واگرایی همگرایی میانگین متحرک است. این اندیکاتور از نوع پسرو است و به خاطر نوسان خود بین دو خط، در دسته اسیلاتورها نیز قرار میگرد. مک دی دارای 3 جزء ساختاری است:
- خط مک دی (MACD Line)
- خط سیگنال (Signal Line)
- هسیتوگرام
هر کدام از این خطها فرمول محاسبه مختص به خود را دارند که در مطلبی به صورت مفصلتر درباره آنها صحبت خواهیم کرد. اما اکثر پلتفرمهای تریدینگ دارای اندیکاتور هستند و نیازی به محاسبه دستی آن نیست.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
سطوح فیبوناچی از اعداد 1، 2، 3، 5، 8،… در دنباله فیبوناچی گرفته شدهاند. این سطوح از طریق تقسیم اعداد این دنباله بر همدیگر به دست میآیند که معروفترین آنها سطوح 23.6 درصد، 38.2 درصد، 50 درصد، 61.8 درصد و 78.6 درصد هستند. این سطوح محدودههای احتمالی حمایت و مقاومت ما را تشکیل میدهند. همانند دیگر اندیکاتورها، قابلیت اعمال این سطوح در پلتفرمهای معاملاتی وجود دارد و نیازی به حفظ کردن یا رسم دستی آنها نیست.
باند بولینگر (Bollinger Band)
اندیکاتور باند بولینگر اندیکاتوری است که محدوده گرافیکی را نمایش میدهد که میانگین متحرک ساده در وسط آن قرار گرفته و عرض یا محدوده نوسانات قیمت را مشخص میکند.
نوسانات به نرخی گفته میشود که در آن قیمت یک دارایی میتواند افزایش یا کاهش یابد یا به عبارت بهتر محدوده افزایش یا کاهش از یک نقطه را مشخص میکند. چنانچه دامنه نوسانات یک دارایی بزرگ باشد، به این معنی است که این دارایی میتواند به طور بالقوه در دامنه وسیعی از قیمت نوسان کند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
شاخصهای میانگین متحرک، قیمت میانگین یک ابزار مالی را در دوره زمانی معینی نمایش میدهند. اما چند نوع میانگین متحرک وجود دارد. همه آنها معمولاً در نقاط مختلف که دادهها وزندار یا حائز اهمیت میشوند، متفاوت هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) خیلی شبیه (و نوعی از) میانگین متحرک وزنی (WMA) است. تفاوت اصلی بین این دو شاخص این است که نقاط دادههای قدیمی هرگز میانگین را ترک نمیکنند.
به بیان بهتر، نقاط دادههای قدیمی، ضریب افزایش را حفظ میکنند (هر چند تا تقریباً صفر پایین میآیند) حتی اگر خارج از طول مجموعه دادههای منتخب قرار بگیرد.
میانگین متحرک ساده (SMA)
شاخصهای میانگین متحرک، قیمت میانگین یک ابزار مالی را در دوره زمانی معینی نمایش میدهند. اما چند نوع میانگین متحرک وجود دارد. همه آنها معمولا در نقاط مختلف که دادهها وزندار یا حائز اهمیت میشوند، متفاوت هستند.
میانگین متحرک ساده (SMA) یک میانگین متحرک غیروزنی است. بدین معنا که نقاط مختلف در مجموعه داده، اهمیت یکسانی دارند و به یک میزان وزن دارند. با انتهای هر دوره، قدیمیترین نقطه داده سقوط میکند و جدیدترین نقطه داده به ابتدا اضافه میشود.
توجه داشته باشید که در بین همه میانگینهای متحرک، تأخیر قیمت SMA از همه بیشتر است. به طور خلاصه میتوان گفت، میانگین متحرک ساده، به میانگین قیمت بستهشدن یک سهم در طی یک دوره مشخص گفته میشود.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
ابر ایچیموکو یا ایچیموکو کینکو هیو یک اندیکاتور محبوب و منعطف است که حمایت و مقاومت، جهت حرکت و روند را برای سطح تضمینشده نشان میدهد. این شاخص در یک نگاه، تصویری روشنتر از عمل قیمتگذاری فراهم میکند.
همچنین امکان تشخیص جهت روند، اندازهگیری حرکت و دادن سیگنال بر اساس تلاقی خطوط و جایی که قیمت به این خطوط مربوط است را فراهم میکند.
این سیگنالها به تریدرها کمک میکنند که بهینهترین نقاط ورود و خروج را پیدا کنند. این شاخص از پنج خط تشکیل شده است (هر کدام فاصله زمانی متفاوتی را نشان میدهد) و گویچی هوسودا، روزنامهنگاری که مدت طولانی بر پیشرفت این روش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال در اواخر دهه 60 میلادی وقت گذاشت، آن را عرضه کرد.
مدیریت ریسک و سرمایه در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
شما در عین استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال، همچنین نیازمند مدیریت آنها هستید. ریسک به احتمال رخداد رویدادهای منفی در فعالیت شما اطلاق میشود. ریسک بخشی از ترید در حوزه رمز ارزها و در واقع شانس ایجاد یک خروجی نامطلوب در معامله است که ضرر را به دنبال دارد. مثلا، ریسک 50 درصدی در یک پوزیشن شورت (فروش) به معنای احتمال 50 درصدی رشد قیمت و ضرردهی شماست.
در بازار ریسکهای مختلفی داریم از جمله:
- ریسک اعتباری (Credit Risk)
- ریسک حقوقی (Legal Risk)
- ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
- ریسک بازار (Market Risk)
- ریسک عملیاتی (Operational Risk)
حال برای مدیریت اینگونه ریسکها، استراتژیهای مختلفی طراحی شده است. اما قانونی کلی ورود به هر بازاری این است که «بیشتر از آنچه توانش را دارید ریسک نکنید». با توجه به جاذبه بازار ارزهای دیجیتال، توصیه ما به شما این است که بیش از 10 درصد بودجه یا درآمد ماهانهتان را به سرمایه گذاری در رمز ارزها اختصاص ندهید. از طرف دیگر، اگر تازهوارد هستید، ترید با پول قرضی هم توصیه نمیشود.
از جمله استراتژیهای مدیریت ریسک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مدیریت بر اساس حجم ورود (Posotion Sizing)
- نسبت ریسک/پاداش (Risk/Reward Ratio)
- حد ضرر و برداشت سود (Stop-Loss and Take-Profit)
البته مدیریت ریسک به همینجا ختم نمیشود. با استفاده از استراتژیهای مدیریت سرمایه نیز میتوانید ضررهای مالی خود را کاهش دهید. مدیریت سرمایه در حوزه رمز ارزها شامل خرید و فروش یک دارایی با هدف کسب سود در عین مدیریت پورتفولیو است. مدیریت دارایی مفهوم جدیدی نیست، اما مدیریت داراییهای ارز دیجیتال به خاطر نوسان بیش از حد این بازار به روشهای بدیعتری نیاز دارد.