تاثیراتی که اخبار بد بر زندگی شما می گذارند غیر قابل انکار است. اخبار می توانند تاثیرات جدی ای بر وضعیت روحی و جسمی شما وارد کنند. در این مقاله از موفقیت پارس مگ سعی داریم شما را از عواقب منفی این اخبار در امان نگه داریم.
چرا ما به اخبار بد علاقه داریم؟
شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از ما به اخبار بد بسیار علاقه داریم و یکی از دلایلی هم که گاهی به شدت پیگیر آن هستیم همین است. اخبار بد در ایران و جهان هیجان دارد، قلب ما را به تپش میاندازد و همزمان سطح آدرنالین خون ما را بالا میبرد. این واکنشها بسیار شبیه به همان واکنشهایی هستند که بدن ما هنگام ترن سواری در شهربازی تجربه میکند. حال سؤال اینجاست که از این هیجان چه چیزی نصیبمان میشود که حاضر میشویم در هر بار سفر به شهربازی، سوار بر ترن شویم؟
طبیعتاً برای افراد مختلف جوابهای مختلفی وجود دارد. ممکن است بعضی از افراد بگویند لذت، برخی بگویند چالش، حتی بعضی از افراد میتوانند ادعا کنند که این کار باعث ایجاد احساس تعلق داشتن به یک گروه (حتی به مدت کم) و تنها نماندن میشود.
اگر ما به لیست علائم افزایش آدرنالین در خون نگاه کنیم خواهیم دید که علاوه بر واکنشهایی که همه ما با آن آشنا هستیم ازجمله افزایش ضربان قلب، گشاد شدن مردمک، احساس عصبانیت و خشم، عرق کردن و غیره، یکسری نشانههای دیگر نیز وجود دارد؛ ازجمله افزایش تمرکز، کاهش احساس درد (هنگام مواجهه با مشکلات بزرگتر، ممکن است مشکلات کوچکتر مانند مشکلات شخصی کماهمیتتر جلوه کنند)، افزایش سطح عملکرد و قدرت.
اگر به خبر بد علاقه داریم ولی همچنان باعث ناراحتیمان میشود، به این علت است که زندگی آن طور که میخواهیم نیست. زندگی با انتظارات ما از آنچه «باید» باشد، همخوانی ندارد و بنابراین ما ناراحت میشویم. به همین علت است که میگوییم «وقتی … بشود، خوشحال خواهم بود». اگر راستش را بخواهید زندگی کامل و بینقص نیست. زندگی یعنی شاد بودن، ناامید بودن، گاهی رسیدن و گاهی از دست دادن. بنابراین وقتی میگوییم «وقتی … بشود، خوشحال خواهم بود»، داریم خودمان را گول میزنیم.
سندروم اخبار بد چیست؟
مدتی است که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی عبارتی با نام «سندروم اخبار بد» دست به دست میشود. لازم به ذکر است که در مقالههای دانشگاهی خارجی/ایرانی چنین عبارتی تأیید و یا رد نشده یا بهتر بگویم اصلاً آورده نشده است. بیشتر به نظر میرسد که قسمت اول این عبارت یعنی «سندروم» به اشتباه و صرفاً جهت مهم جلوه دادن آن و ایجاد یک محتوای به ظاهر جدید در رسانه استفادهشده که متأسفانه پیشینه علمی واقعی ندارد.
نشانهها و علائمی هم که در وصف آن به کار میرود نشانههای اختلال افسردگی و اضطراب است که «بیماری قرن» شناختهشده که یعنی بسیار فراگیر هستند و داشتن این نشانهها صرفاً و تنها به خاطر دریافت خبر بد نیست.
ازجمله این علائم و نشانهها افزایش سطح استرس، کاهش اشتها، عصبانیت و پرخاشگری، کاهش انرژی و انگیزه و غیره است. اگر دقت کنید خواهید دید که این علائم میتواند نشانه هرگونه اختلال با محوریت اضطراب و افسردگی باشد؛ بنابراین چگونه میتوان آن را صرفاً و فقط به خاطر آسیب اخبار بد دانست؟!
در لیست سندرمها تنها سندرمی را که میشود تا حدی به خبر بد نسبت داد، سندرم دنیای کثیف (Mean world syndrome) است که آن هم بیشتر به نقش رسانهها در بیاعتماد سازی، تحریف واقعیات و ترس از قربانی بودن بین مردم پرداخته است؛ البته متأسفانه این سندرم هم به غیر از سایت ویکیپدیا منبع دیگری ندارد. ممکن است روزی عبارت «سندروم اخبار بد» به چارت DSM 5 اضافه شود و مقالات معتبری نیز آن را به چالش بکشد، اما تا به امروز چنین اصطلاحی معتبر و قابل استناد نیست.
اخبار بد چه تاثیری روی ما می گذارند ؟
اخبار ما را گمراه میکنند
این خبر را در نظر بگیرید: ماشینی در حال رانندگی روی یک پل است و پل فرو میریزد. رسانههای خبری روی چه چیزی تمرکز میکنند؟ ماشین، فرد درون ماشین، این که از کجا آمده است، تصمیم داشته به کجا برود، اگر زنده مانده است جزییات روبرو شدنش با حادثه چه بوده است و . . . اما همه اینها بیربط و زرق و برق داستان هستند!
موضوع مرتبط چیست؟ پایداری سازهای پل! این خطری است که در کمین بوده است و در پلهای دیگر هم ممکن است وجود داشته باشد! اما زرق و برق داستان ماشین بیشتر است! دراماتیکتر است! او یک فرد (نه به معنای انتزاعی) است و تولید خبر درباره او بسیار ساده است. چنین اخباری باعث میشود که با نقشه (اطلاعات) کاملا غلطی درباره ریسکها و خطرات با زندگی روبرو شویم.
به همین دلیل است که تروریسم بیش از حد در مرکز توجه قرار میگیرد. به موضوع بیانضباطی مالی اصلا توجه نمیشود. فضانوردان با اهمیت جلوه میکنند، اما کسی به پرستاران توجه نمیکند!
ما به اندازه کافی منطقی نیستیم که [تا این حد] نحت فشار قرار بگیریم. دیدن یک هواپیمای در حال سقوط در تلویزیون، برخورد شما با آن ریسک را تغییر میدهد، آن هم بدون توجه به میزان احتمال آن! اگر فکر میکنید میتوانید بر قدرت تفکرات درونیتان غلبه کنید در اشتباه هستید!
بانکدارها و اقتصاددانها که مشوقها و قدرت زیادی برای غلبه بر این ریسکهای معرفی شده توسط اخبار دارند، نشان دادهاند که آنها هم نمیتوانند. تنها راهحل این است: اخبار را از رژیمتان به صورت کامل حذف کنید!
اخبار نامربوط هستند
از بین حدود ۱۰هزار داستان خبری که در ۱۲ ماه گذشته خوانده یا شنیدهاید، یکی را نام ببرید که بواسطه دانستن آن توانستهاید تصمیم بهتری درباره امور مهم تاثیرگذار بر زندگیتان یا مثلا کسبوکارتان بگیرید. نکته اینجاست: این اخبار به هیچ درد شما نمیخورند! اما به نظر می رسد مردم در تشخیص موارد مرتبط و بدرد بخور ضعیف عمل میکنند.
تشخیص این که اخبار تازه چیست بسیار سادهتر است. نبرد میان «چیزهای مرتبط» و «اخبار تازه» اساسیترین نبرد دوران ماست. نهادهای رسانهای میخواهند شما باور کنید که اخبار مزیتی رقابتی در اختیار شما قرار میدهند. بسیاری گول این ایده را میخورند. ما معمولا زمانی که از جریان اخبار جدا میشویم احساس اضطراب میکنیم. در واقع اخبار یک زیان رقابتی است! هر چه اخبار کمتری مصرف کنید، مزیت بیشتری در اختیار دارید!
اخبار هیچ قدرت توصیفی (روشنگری) ندارند
عناوین خبری حبابهایی هستند که از عمق یک دنیای عمیقتر به سطح آمده و میترکند. آیا این factها یا واقعیتهای انباشته شده به شما کمک میکنند دنیا را درک کنید؟ متاسفانه خیر! این رابطه دقیقا برعکس است.
داستانهای مهم درواقع غیرداستان هستند: حرکتهایی آرام و قدرتمند که در جایی خارج از رادار ژورنالیستها در حال شکل گرفتن هستند و تاثیراتی متغیر دارند.
هرچه «شبه حقیقتهای خبری» که دریافت میکنید بیشتر باشد، درک ضعیفتری از تصویر بزرگتر کلی خواهید داشت. اگر اطلاعات بیشتر به موفقیتهای اقتصادی بزرگتر منجر میشد، باید ژورنالسیتها در بالای هرم درآمد میبودند. که البته این طور نیستند!
اخبار برای بدن شما مضر هستند
اخبار به صورت دایمی دستگاه کنارهای (Limbic System) مغز را تحریک میکنند. داستانهای خبری وحشتناک باعث ترشح حجم عظیمی از گلوکوکورتیکوئید یا کورتیزول در بدن میشوند. این موضوع سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و جلوی ترشح هورمون رشد را میگیرد. به عبارت دیگر بدن شما خودش را در وضعیت استرس مزمن احساس میکند.
سطح بالای کورتیزول باعث هضم ناقص غذا، کمبود رشد (سلولها، مو و استخوان)، عصبی بودن و ضعف در برابر بیماریها میشود. سایر تاثیرات جانبی ممکن است شامل ترس، پرخاشگری، کاهش حساسیت و کاهش میدان دید باشد.
اخبار خطاهای شناختی را افزایش میدهد
اخبار باعث تقویت اساسیترین عنصر در تمام خطاهای شناختی میشود: پیشداوریهای تصدیقی یا confirmation bias. به گفته وارن بافت: «کاری که انسان بهتر از سایر کارها انجام میدهد، تفسیر تمام اطلاعات به گونهای است که تمام نتیجهگیریهای قبلیاش درست و صحیح پابرجا بمانند.» اخبار این جریان را تشدید میکند.
ما دچار اطمینان بیش از حد میشویم. البته یک خطای شناختی دیگر هم با این روند تقویت میشود: پیشداوری داستانی یا story bias. ذهن ما به دنبال داستانهایی است که «منطقی» به نظر برسند حتی اگر با واقعیت تطابق نداشته باشند. هر ژورنالیستی که مینویسد: «بازار به واسطه موضوع X تغییر کرده است» یا مینویسد «این شرکت به دلیل Y ورشکست شد» یک ابله است. این مسخرهترین و سادهترین روش برای «توضیح» دنیا است.
اخبار مانع تفکر میشود
تفکر به تمرکز نیاز دارد و تمرکز به اختصاص بدون وقفه زمان نیاز دارد. عناوین خبری عمدا به گونهای مهندسی شدهاند که مزاحم وقت شما شوند. آنها شبیه ویروسهایی هستند که توجه و تمرکز شما را برای برآوردن اهداف خودشان به سرقت میبرند. اخبار تفکر ما را کم عمق میکند.
اما اوضاع از این هم بدتر است. اخبار به شدت بر حافظه تاثیر میگذارند. دو نوع حافظه وجود دارد. ظرفیت حافظه طولانیمدت تقریبا بینهایت است، اما حافظه کاری ما (که در فعالیتهای معمول مورد استفاده قرار میگیرد) به دادههای اندکی محدود است. مسیر انتقال از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت مسیری باریک است، اما هر چیزی که بخواهیم یاد بگیریم باید از این مسیر رد شود.
اگر این مسیر به هر نحوی خراب شود، هیچ دادهای موفق به عبور نخواهد شد. با توجه به این که اخبار تمرکز را بر هم میزند، ادراک را ضعیف میکند. اخبار آنلاین به مراتب تاثیر بدتری دارند. در سال ۲۰۰۱ تحقیقی که توسط دو کانادایی انجام شد، نشان داد که با افزایش تعداد هایپرلینکها در یک سند، میزان درک افراد از آن کاهش خواهد یافت.
چرا؟ چون هر زمان که یک لینک ظاهر میشود، ذهن شما باید حداقل یک انتخاب انجام دهد و آن کلیک نکردن روی لینک است! خود این امر منحرف کننده است. اخبار یک سیستم عمدی برهم زننده تمرکز است.
اخبار مانند مواد مخدر عمل میکند
همزمان با پیشرفت داستانها شما میخواهید بدانید که چگونه ادامه پیدا میکند. با صدها سرخط خبری متنوع و متفاوت در ذهنهای ما، این تمایل به دانستن ادامه داستان به شدت قدرتمندتر شده و غیرقابل اجتناب میشود. دانشمندان تا مدتها تصور میکردند که حجم عظیم اتصالات که بین ۱۰۰ میلیارد نورون مغز ما شکل گرفته است در سن بلوغ به حالتی پایدار و ثابت میرسد.
امروزه ما میدانیم که این موضوع حقیقت ندارد! سلولهای عصبی به صورت مداوم اتصالات قدیمی را شکسته و اتصالات جدید برقرار میکند. هر چه اخبار بیشتری دریافت میکنیم، مدارهای عصبی مسئول تصمیمهای سطحی و چندوظیفگی را به تمرین وا میداریم و از آنهایی که مختص مطالعه عمیق و تفکر توام با تعمق هستند غافل میشویم.
بیشتر مصرفکنندگان اخبار (حتی اگر کتابخوانهای قهاری باشند) توانایی درک و جذب مقالات و کتابهای طولانی را از دست دادهاند. بعد از ۴ یا ۵ صفحه خسته میشوند، تمرکزشان از بین میرود و بیقرار میشوند. دلیل این نیست که آنها پیرتر شدهاند یا حجم کاریشان افزایش یافته است. دلیل اصلی این است که ساختار فیزیکی مغزشان تغییر کرده است!
اخبار وقت را تلف میکنند
اگر شما هر روز صبح ۱۵ دقیقه روزنامه میخوانید، بعد در هنگام ناهار هم ۱۵ دقیقه اخبار را چک میکنید و ۱۵ دقیقه دیگر را هم پیش از رفتن به رختخواب صرف آن میکنید، ۵ دقیقه را هم از این طرف و آن طرف کارتان به آن اضافه کنید تا به ۵۰ دقیقه برسید.
بعد زمان حواسپرتی و زمان مورد نیاز برای بازگشت تمرکزتان را هم به آن اضافه کنید تا ببینید که در هر هفته نصف یک روز کاریتان را تلف کردهاید. این روزها اطلاعات کالایی کمیاب و نادر نیست. اما توجه و تمرکز هست! شما در برابر پول، سلامت و اعتبارتان تا این حد بی مسئولیت نیستید. پس چرا مغزتان را به را بیهوده تلف میکنید؟
اخبار ما را منفعل میکنند
داستانهای اخبار به طرز فزایندهای به چیزهایی مربوط میشوند که شما نمیتوانید روی آنها تاثیری داشته باشید. تکرار روزانه اخبار آن هم درباره چیزهایی که نمیتوانیم تاثیری روی آنها داشته باشیم ما را منفعل میکند. این اخبار آنقدر ما را تحت فشار میگذارند تا یک جهانبینی بدبینانه، بیاحساس، نیشدار و جبری را بپذیریم.
اصطلاح علمی آن «بیپناهی اکتسابی» یا Learned Helplessness است. شاید زیادهروی باشد، اما احتمالا عجیب نخواهد بود اگر که روی آوردن گسترده به اخبار حداقل قسمتی از دلیل همهگیری افسردگی در سراسر دنیا باشد.
اخبار خلاقیت را از بین میبرد
در نهایت اینکه چیزهایی که ما از قبل میدانیم، خلاقیت ما را محدود میکند. این همان دلیلی است که باعث میشود ریاضیدانها، رماننویسها، آهنگسازان و کارآفرینها بیشتر کارهای خلاقهشان را در سنین جوانی انجام میدهند. [در آن سن] ذهن آنها از فضایی گسترده و اشغالنشده در اختیار دارد که به آنها امکان میدهد به ایدههای ناب برسند و آن ایدهها را دنبال کنند.
شما هیچ ذهن واقعا خلاقی (نویسنده، آهنگساز، طراح، معمار یا نقاش) را سراغ دارید که درگیر اخبار بوده باشد؟ از طرف دیگر ذهن هدر رفته بدون خلاقیت زیادی را میشناسیم که به اخبار مانند دارو معتاد شدهاند. اگر میخواهید راهحلهای قدیمی را پیدا کنید، به اخبار روی بیاورید. اگر به دنبال راهحلهای تازه هستید، از اخبار پرهیز کنید!
راهکارهای مقابله با سندروم خبر بد
بدیهی است که نمیتوانیم خود را از جهان اطراف جدا و در حباب بیخبری زندگی کنیم. باید راههایی برای متعادلکردن رژیم رسانهای خود انتخاب و آنها را اجرا کنیم تا از گزند آثار منفی خبرهای بد در امان بمانیم. در ادامه، ۱۰ راهکار منتخب را به شما پیشنهاد میکنیم:
محدودیت زمانی وضع کنید
روشنگذاشتن تلویزیون یا دنبالکردن بیوقفه اخبار در شبکههای اجتماعی کاری نیست که به سلامت روان کمک کند. بهجای آنکه مدام بهسراغ اخبار بروید، زمانی مشخص و محدود را برای پیگیری اخبار روزانه انتخاب کنید و به آن پایبند بمانید. روزانه ۳۰ دقیقه چطور است؟
خبرها را از منابع معتبر و موثق دنبال کنید
یکی از روشهای مدیریت مصرف رسانه تعیین منابع معتبر و دنبالکردن آنهاست. منابعی معتبرند که گزارشگرانی باتجربه داشته باشند، به اصول حرفهای خبررسانی (مانند اخطاردادن به مخاطب پیرامون خبرهای ناراحتکننده پیش از پخش تصاویر آن) پایبند باشند، و نیز دیدگاههای مختلف را هم پوشش دهند.
پس از تماشای اخبار، فعالیتی شاد انجام دهید
برای بسیاری از ما دنبالکردن اخبار ضروری است. برای مقابله با آثار زیانبار این خبرهای بد، کارشناسان پیشنهاد میکنند کاری نشاطآور را بلافاصله پس از تماشای خبرها انجام دهیم. کارهایی مانند پیاده روی یا تماس با دوست، مدیتیشن و یوگا، و مراقبت از حیوان خانگی گزینههای خوبیاند.
در خبرنامه یا پادکست خبری عضو شوید
بهجای دنبالکردن اخبار از رسانههای مختلف، که باعث بمباران خبری ذهن شما میشود، بهتر است به عضویت یک یا چند خبرنامه یا پادکست خبری دربیایید و اخبار را از طریق آنها پیگیری کنید. با این روش، زمان دنبالکردن اخبار را نیز محدود و مدیریت میکنید.
اهداف رسانهها را در نظر بگیرید
شکی نیست که خبرهای بد کم نیستند و نیازی نیست ما از شنیدن یا دانستن درباره آنها فرار کنیم. منتها باید به این نکته توجه کنیم که رسانهها از انتشار خبرهای مختلف اهدافی را دنبال میکنند، از جمله جذب مخاطب بیشتر.
با این حساب، بهاحتمال زیاد این رسانهها با استفاده از فنون اقناع و روشهای گوناگون میکوشند خبرهای بد را در پوششی هیجانانگیز به ما عرضه کنند تا بیشتر احساسات ما را تحریک کنند. ازاینرو، با شناخت بیشتر رسانهها میتوانیم بهینهتر از آنها استفاده کنیم.
مفهوم بازنمایی در رسانه را جدی بگیرید
بازنمایی بهمعنای نشاندادن واقعیت بهشکلی خاص است. هر رسانه واقعیتها را بسته به اهدافش بهشکلی خاص بازنمایی میکند. در این میان، رقابت برای جذب مخاطبانِ بیشتر باعث شده اغلبِ رسانههای خبری پیازداغ خبرها را زیاد کنند تا بتوانند توجهات بیشتری را به خود معطوف کنند. باید بدانیم آنچه در رسانهها میشنویم یا میبینیم بخشی از واقعیت است و نه همه آن. با درک این نکته هیجانهای منفی کمتری را تجربه خواهیم کرد.
توجه کنید که بازنمایی با دروغگویی متفاوت است. بازنمایی نه خوب است و نه بد. ماهیت رسانه بر مبنای بازنمایی است. همه رسانهها اعم از اخبار، سینما، تئاتر و… بخشی از جهان واقع را بازنمایی میکنند.
یادآور خبرها را در تلفن همراه غیرفعال کنید
بسیاری از تلفنهای همراه و نیز مرورگرها این روزها، بهطور خودکار و بر اساس جستوجوها و بازدیدهای ما، خبرهایی را بهصورت تصادفی نشانمان میدهند. این یادآورها و تیترهای خبری، که ناگهان روی صفحه ظاهر میشوند، علاوه بر حواسپرتی، مانند قلاب عمل میکنند و ما را به درون صفحات خبری میکشانند! برای جلوگیری از این اتفاق، یادآورهای مرتبط با خبرها را غیرفعال کنید.
اگر بیماریهای مرتبط با سلامت روان دارید، بیشتر احتیاط کنید
افرادی که به بیماریهای سلامت روان مانند افسردگی یا اختلالات اضطرابی مزمن مبتلا هستند یا سابقه تجربه آسیبزای روانی دارند باید در تماشای اخبار جانب احتیاط را بیشتر رعایت کنند. مواجه با این خبرها ممکن است باعث شدت علائم بیماریشان شود. حتی اگر به بیماری خاصی هم مبتلا نیستید و صرفا روزهای خوشی را سپری نمیکنید، بهتر است موقتا خود را از دنیای خبر دور نگه دارید.
از دیگران کمک بگیرید
در این روزها و ماهها که همهگیری کرونا بسیاری را در دنیا و کشورمان متأثر کرده، طبیعی است خیلیها استرس و اضطراب و فشار روانی زیادی را تحمل کنند. در این ایام، تعامل با دوستان و عزیزان، برای حفظ روحیه و مقابله با شرایط پرابهام دوران کرونا، ضرورت است.
این ارتباطها نهتنها روحیهتان را بالا نگه میدارد که باعث دسترسی شما به منابع آموزشی و خبری مناسب نیز میشود. شاید دیگران راهکارهایی برای مدیریت استرس خودشان بلد باشند و آن را به شما نیز بیاموزند. البته یک روش خاص ممکن است برای کسی جواب بدهد، اما برای شما چندان مؤثر نباشد.
با خانواده و دوستان درباره خبرها گفتوگو کنید
لازم نیست همه خبرهای بدی را که میشنوید بهتنهایی هضم کنید. با اعضای خانواده و دوستان درباره خبرها بحث و گفتوگو کنید. با اطلاع از دیدگاههای آنها و تحلیل خبرها میتوانید به جزئیات بیشتری پی ببرید. چهبسا تردیدها و نگرانیهای ایجادشده نیز کاهش یابند. علاوه بر این، صحبتکردن درباره احساسات و آنچه پس از دیدن خبرها تجربه کردهاید و همدلی با دیگران آرامشبخش نیز هست.
نکاتی برای کنترل اثرات روانی اخبار بد بر خانواده و کودکان
واکنش خود را کنترل کنید
کودکان، به ویژه در سن پایین، درک درستی از وقایع ندارند. آنها به شما نگاه می کنند. اگر شما در مقابله با شنیدن اخبار نگران کننده، آرام و معقول باشید، او نیز آرام می ماند.
اقدام کنید
اگر خبر به نحوی است که کودک از آن باخبر شده است، به صورت خانوادگی کاری برای آسیب دیدگان آن خبر انجام دهید.
برای مثال، اگر خبر زمین لرزه یا سیل بزرگی را شنیده اید و این خبر خانواده شما را تحت تاثیر قرار داده است، از کودکان بخواهید با کشیدن یک نقاشی برای حادثه دیدگان، ارسال بسته های کمک یا اهدای بخشی از پول توجیبی خود با آنها همدردی کنند.
محدوده سنی تعیین کنید
اگر به فرزندتان اجازه دیدن اخبار را می دهید، صبر کنید تا او حداقل به سن ده سالگی برسد. تا این زمان، مواجهه او با تلویزیون را به برنامه های مناسب سن خودش محدود کنید.
در مورد حادثه از کودک سوال کنید
اگر فرزندتان به طور اتفاقی چیزی نگران کننده را در تلویزیون دید، از اینکه از او نظرخواهی کنید نترسید.
بدین ترتیب، به فرزندتان یاد می دهید که نگرانی هایش را با شما در میان بگذارد و شما نیز این فرصت را دارید که دیدگاه او را تعدیل کنید.
تاکید کنید که خانواده شما در امنیت است
کودکان و نوجوانان نگران امنیت و جدایی از خانواده هستند.
در روزهای پرتنش که نمی توانید ترس ها و نگرانی ها را پنهان کنید، به فرزندانتان اطمینان دهید که اقدامات لازم برای محافظت از خانواده را انجام داده اید.
برای مثال، اگر به تازگی چند مورد دزدیدن کودکان در محله شما رخ داده است، به فرزندانتان اطمینان دهید که شما هر روز در مسیر رفت و برگشت از مدرسه مراقب او هستید.
در کنار یکدیگر شاد باشید
برای کنترل اثرات روانی اخبار بد بر خانواده و به ویژه کودکان، کاری انجام دهید که در کنار یکدیگر به شما حس خوبی بدهد و احساس شادی را در شما تزریق کند.
تا حد امکان از بحث کردن در مورد اخبار خودداری کنید
حرف زدن در مهمانی ها، در تاکسی، پشت تلفن یا هر موقعیت دیگری در مورد تحولات روز جهان و اخبار جدید امری رایج است.
برای کمک به ایجاد حس امنیت در خانواده، سعی کنید این بحث ها را محدود کنید و صرفا به مطالعه اخبار راضی باشید.
بحث و تبادل نظر در این مورد، اشتغال فکری هر چه بیشتر شما و فرزندتان را در پی دارد.
تلویزیون را خاموش کنید
بالاتر و بهتر از هر کاری که می توانید برای کنترل اثرات روانی اخبار بد بر خانواده و کودکان انجام دهید، این است که تلویزیون را خاموش کنید.
اگر به خواندن اخبار علاقه مند هستید، آن را در تلفن همراه یا در روزنامه، دور از دسترس کودکان، دنبال کنید.
لازم نیست تمام اعضای خانواده تصاویر و شرح تمام اخبار را ببینند و بشنوند.
این توصیه به ویژه برای خانواده هایی که دارای فرزند زیر ده سال هستند، از اهمیت زیادی برخوردار است.
برای برخورداری از سلامت روان، فرزند شما باید حس کند که در جهان امنی زندگی می کند و خانواده او در امنیت هستند.
آثار روانشناختی اخبار خشونتآمیز برای بچهها چیست؟
این روانشناس بالینی کودک و نوجوان، درباره نشانههای تروما، ادامه داد: هرچه سن کودک و نوجوان بیشتر شود این نشانهها به شکل افسردگی و اضطراب فراگیر و اختلالات پایدار خود را نشان میدهند.
در واقع قرار دادن کودک و نوجوان در معرض اخبار خشونت آمیز و صحبت کردن درباره آن چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم منجر به تروما و ضربه روانشناختی در بچهها میشود که این ضربهها در کوتاه مدت به شکل استرس حاد نظیر شب ادراری، ناخن جویدن، وابستگی به والدین و چسبندگی به آنها (اضطراب جدایی) و یا ترسیدن از چیزها و مسائل کوچک و در دراز مدت به شکل اختلال «اضطراب منتشر» و نوعی افسردگی بروز میکنند.
صحت اخبار خشونت بار را کتمان نکنید
عضو کمیته تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در پاسخ به این سوال که آیا باید درباره صحت این اخبار به کودکان و نوجوانان دروغ گفت و صحت آنها را کتمان کرد؟
توضیح داد: به هیچ وجه نباید به بچهها دروغ گفت چراکه در این صورت اعتماد آنها نسبت به والدین سلب میشود، در عین حال باید بدانیم واقعیت روز جامعه خیلی از مسائل مثبت و منفی را در بر می گیرد اما قرار نیست ما تمام اخبار بد و منفی را در اختیار بچهها قرار داده و برایشان تعریف کنیم.
حتی اگر بچهها اتفاقی در جریان این موضوعات قرار گرفتند باید برایشان توضیح دهیم انسانهایی که دست به اقدامات اشتباه و بعضا جرم و جنایت میزنند در تمام دنیا وجود دارند و اینگونه به آنها آرامش دهیم.
اهمیت مدیریت ذهن
سوزان بابل، محقق روانپزشکی و بازیابی از حوادث، بیان میکند که ذهن انسان در هنگام مواجهه با آسیبهای روحی وارد حالت «درگیری، گریز، افسردگی» میشود تا پس از آن، به حالت آرامش قبلی بازگردد. با این وجود، مواجهه با آسیبهای روحی بهطور دائمی میتواند توانایی مغز برای مقابله با آنها را مختل کند و در نتیجه، بازگشت به حالت آرامش به کاری دشوار تبدیل خواهد شد.
وی در ادامه توضیح میدهد که در هنگام مواجهه با چنین اتفاقاتی، فرد وارد حالت اضطراب شده و در واکنش به آسیب روحی ممکن است حالت بیحسی یا واکنش ترس شدید را نسبت به خبر نشان دهد. بدن انسان در این مواقع، هورمونهای مربوط به استرس مانند کورتیزول و آدرنالین را ترشح کرده که باعث شکلگیری حس ترس و اضطراب خواهد شد.
در حالت عادی، این پروسه باعث میشود تا ذهن انسان به حالت تعادلی بازگردد، اما اگر فشارهای روانی چندین مرتبه رخ بدهد، ذهن با سرعت بیشتری این پروسه را تکرار کرده و در جریان رسیدن به آرامش اختلال ایجاد میکند؛ در طول زمان، غددهای مربوط به آدرنالین دچار خستگی شده و این خستگی به تمام بدن فرد انتقال پیدا خواهد کرد. همچنین اختلال خواب، اضطراب طولانیمدت و افسردگی نیز از دیگر نشانههای این اتفاق هستند.
تحقیق دیگری که در ارتباط با اثرات استرس در دانشگاه میامی انجام شد، نشان داد که واکنشهای نسبت به استرس در افراد جوانتر قابل مدیریت بوده و معمولا اثرات بلندمدتی را بر سلامتی فرد اعمال نمیکند؛ اما، اگر اینگونه استرسها برای مدت طولانی ادامه داشته باشند، خصوصا در افراد سنبالا یا دارای مشکلات سلامتی، آسیبهای جدی بر سلامت فرد وارد خواهد شد.
دانستن یا ندانستن، مسئله این است!
بیخبری کامل از دنیای بیرون شاید آرامشبخش باشد، ممکن هم هست ضررها و حتی خطراتی را نیز در پی داشته باشد. از سوی دیگر، غرقشدن در خبرها و وقایع دنیای پیرامون نیز آرامش و سلامت روان ما را به خطر میاندازد و به کیفیت زندگی ما آسیب میزند.
رمزِ گیرنیفتادن در هرکدام از این حالتها ایجاد تعادل بین بیخبری و دانستن است. بسیاری از افراد، بهجای اینکه در بیخبری و نادانی مطلق زندگی کنند، ترجیح میدهند در حد متعادل واقعیتهای تلخ و خبرهای ناگوار را بدانند تا اگر توانستند، برای کاستن از بدیها کاری کنند.